هرجا که از آزمایشات دولتی و نظامیمیشنوید ،ناخود آگاه یاد تئوریهای توطئه و برنامههای فوق پیشرفته و سری یا ارتباط با آدم فضاییها میافتید.اما آن زمانها اخبار علمیمثل امروز نبود،به احتمال خیلی زیاد دیدن اخبار علمی آن روزها شما را در مقایسه با امروز خیلی سرگرم تر میکرد! اگر دوست دارید بدانید در روزهای اوج جنگ دو قدرت جنگ سرد،چه آزمایشهای عجیب و غریب و حتی احمقانه ای توسط دولتها و برای پیشی گرفتن از رقیب انجام میشده،این مطلب برا بخوانید.
5 : برتری در رقابت جنگ سرد با پیوند سر !
دهه پنجم و ششم قرن بیستم میلادی ،دورانی طلابیی برای خوشبینیهای بی حد و حصر علمیبود،انسانها توانستند به فضا سفر کنند،تلویزیون ببینند و به سازه دو مارپیچی DNA پی ببرند. همه اینها کمک کرد که طوفان سهمگین رقابتهای هسته ای کمیآرام بگیرد و انسان از نابودی خودش دست بردارد و آینده روشن به نظر برسد در پی اولین پیوند بلند مدت و موفق یک عضو انسان (یک کلیه) در سال 1954،این سوال به وجود آمد که آیا پیوند سر انسان
خیلی هم غیر ممکن به نظر نمیرسد ؟
گرچه برخی اوقات بیشتر یک مریضی بود تا یک عطش علمی،اما شیگفتی نجات و ادامه زندگی بعد از قطع سر از بدن به زمانهای دوری بر میگردد،به زمان گیوتین بازهای انقلاب فرانسه یا حتی عقب تر،به عصر سنگهای تیز شده و حتی امروزه این خیال یکی از قلههای آخر علم پزشکی است که به آن مینگریم.
یکی از کارهای خیلی عادی در میانه قرن بیستم ، قربانی کردن میمونها و سگهای بیچاره در راه علم بشری بود. یک جراح امریکایی به نام چارلز گاتری با حمایت مالی دولتی سر یک سگ را به گردن یک سگ دیگر پیوند زد،در شوروی سابق هم ولادیمیر دمیکو (Vladimir Demikhov) مرد شماره یک پیوند اعضای بالایی بدن حیوانات بود.
برای این که چیزی از قلم نیفتاده باشد باید اضافه کنیم که ایالات متحده هم با اختصاص بودجه به یکی از جراحان اعصاب معروف به نام رابرت وایت در دهه 60 میلادی،آزمایشاتی روی پیوند مغز سگ و میمون روی گردن و بدن بقیه حیوانات انجام دادند. کار این جراح وقتی به اوج خود رسید که در سال 1970 در آزمایشی سر یک میمون را به بدن یک میمون بی سر دیگر پیود زدند.
برای مشاهده اطلاعات بیش تر به ادامه مطلب بروید
4 : گربه کوچولوی آکوستیک !
موردهای مختلف آزمایش برای پیشترفت در علوم پزشکی و یا علوم فضای میتواند موضوع بحث برانگیزی باشد.همان طوری که خودتان هم قبلا در مورد مناقشات گروههای مختلف محیط زیستی و مذهبی در این مورد شنیده اید.
مثلا عوض کردن سر دو میمون در دوره جنگ سرد توسط دانشمندان حکومت شوروی سابق! اما این آزمایش حداقل اطلاعات زیادی در مورد احتمالها و حد و مرزهای پیوند اعضا در اختیار انسانها قرار داد و خیلی درسها برای آینده به ما انسانها داد. اما باز هم همه با این حرف موافق نیستند،البته مطمئنا مردم کمتری هستند که لزوم انجام آزمایش گربه کوچولوی آکوستیگ (Acoustic Kitty) را توسط سازمان سیا (CIA) قبول کرده اند!
این آزمایش در دهه 60 و در میانه جنگ سرد انجام شد،وقتی که سیستمهای جاسوسی امریکا و شوروی سابق دسیسه چینیهای زیادی را بر علیه هم دیگر انجام میدادند،شرایط به گونه ای شد که سازمان سیا اجازه یافت در طی 5 سال ده میلیون دلار ناقابل را در تلاش برای آموزش یک گربه به باد بدهد! آن هم به علاوه وسایل شنود که با جراحی در بدن گربه جاسازی شده بودند،یک باطری و یک آنتن که در دم گربه جاسازی شده بود!
علاوه بر همه اینها ،عملهای جراحی زیادی برای کم شدن میل گربه به غدا هم روی حیوان بدبخت انجام شده بود.
اما نتیجه آزمایش چه بود ؟ گربه در یک تست میدانی به زیر یک تاکسی رفت و مرد! هنوز هم نمیدانیم که مرگ این گربه بدبخت یک تصادف بود یا تلاشی برای پایان بر این کارهای بی رحمانه روی بدن حیوان بیچاره…
به هر حال امروزه،گربههای خانگی زیادی هنوز هم خرامان در خانههای صاحبانشان راه میروند و تقریبا خیالشان راحت است که توی سرشان تجهیزات جاسوسی جاسازی نخواهند کرد!
افکار عمومیامریکا در مورد این گربه بخت برگشته چیزی نمیدانست،تا این که در سال 2001 این اسناد از طبقه بندی خارج و منتشر شد.
3 : جاذبه صفر ، بودجههای سیاه و بشقاب پرندهها ؟!
اصولا همه آزمایشهایی که نازیها در حال انجامش بودند از یکی از این دو راه میگذرد،یا سر از زندانهای مخوف هولوکاست در میآورد و کورههای آدم سوزی یا منجر یک کشف عجیب و غریب و اغلب بر اساس تئوری توطئه مانند مخفیگاه سری قطب جنوب یا بشقاش پرندههای هیتلر میشود که او را از زمین فراری داده است ! اما آیا رگه ای از واقعیت در بین این حرفها نیست.
خبرنگار بریتانیایی نیک کوک (Nick Cook) باور دارد ممکن است باشد. همان طور که او در کتابش “شکار برای نقطه سفر”نوشته است. سردبیر سابق هفته نامه دفاع جین (Jane’s Defence Weekly) احتمال وجود آزمایشهای نازیها در مورد ضد گرانش را کشف کرده است.بله،پژوهش در مورد “انرژی نقطه صفر”،یک اثر کوانتومیکه وقتی ذرات بنیادی فرضی بین بودن و نبودن “چشمک” میزنند به وجود میآید. کوک میگوید شاید این تکنولوژی همان چیزی باشد که خلبانان جنگ جهانی آن را به عنوان هواپیمای ناشناس یا به قول خودشان “فوو فایتر” میشناختند. او تا آنجا پیش میرود که ابراز میکند که شاید موارد مختلفی که مردم در سراسر جهان به عنوان بشقاب پرنده گزارش میدهند،هواپیماهای امریکایی و روسی باشد که پس از این که تکنولوژی نازیها به دست آنها افتاده است،آنها را ساخته اند.
مطرح بودن کوک به عنوان یک روزنامه نگار سرشناس و بودجههای فوق سری دولت امریکا روی پروژههای مخفی باعث میشد که کوک از روزنامه نگاران زرد و متمایل به تئوریهای توطئه تمایز پیدا کند. علاوه بر این،مطالعات او در زمینه برنامه تولید تکنولوژی ضد گرانش (Anti gravity) در زمان آلمان نازی با توجه به برنامههای شرکتهای بزرگی مثل بوئینگ (Boeing) و ناسا برای تولید سپرهای ضد گرانش ، خیلی هم دور از ذهن و مسخره به نظر نمیرسد.
2 : آزمایشهای تولید مثل در فضا !
آزمایشهای فضایی اغلب عجیب هستند،از فرستادن شامپانزههای بخت برگشته در مدار تا فرستادن عنکبوتهای تار تن تقریبا بی وزن در شرایط بی وزنی. دقیقا آن طرف این طیف عجیب و غریبها یکی از آزمایشهای خیلی عجیب در فضا را داریم، برقراری رابطه زناشویی در فضا !
در سال 2000 پیر کوهلر،فضا نورد فرانسوی به خاطر کتاب “آخرین ماموریت” اش خبر ساز شد. او در کتاب خود نوشته است که ناسا (NASA) ده آزمایش مختلف را در سال 1996 در فضا و در خلال ماموریت شاتل انجام داده است ! البته ناسا این ادعا را رد کرده است.البته گفته میشود قطب دیگر صنایع فضایی یعنی روسیه هم آزمایشاتی در این زمینه انجام داده اند.
البته آزمایش آثار بی وزنی روی سیستم تولید مثا انسان در فضا چیز تازه ای نیست.البته اگر بخواهیم فقط با قواعد علم به موضوع نگاه کنیم ،تولید مثل تقریبا مهم ترین مسئله برای انسانهایی است که روزی خانه خود یعنی زمین را به قصد اکتشاف در فضا ترک میکنند و این آزمایشها به نظر عاقلانه هستند. چون هیچکس دوست ندارد در یک سفینه فضایی و در فضای بین ستاره ای بفهمد که کار عبثی را در پیش گرفته و اولین و آخرین مسافران شهر فضایی خودش و همسرش هستند!
ترشکووا (Valentina Tereshkova) نشان دادند.او پس از بازگشت از مدار زمین با یک فضا نورد دیگر به نام آندریان نیکلایو (Andreyan Nikolayev) ازدواج کرد و نوزاد آنها اولین نوزاد در تاریخ بشر بود که هم پدر و هم مادرش فضا نورد بودند. این نوزاد کاملا سالم به دنیا آمد.
1 : جنگ روانی سرد !
امروز به پژوهشهای ماوراء الطبیعی به سختی بهایی داده میشود،اما زمانی بود که ماوراء تنها یک موضوع بحث نبود،یک مسئله امنیت ملی محسوب میشد! جنگ سرد بین شوروی سابق و ایالات متحده این دو ابر قدرت آن دوران را به مسابقه بی امان تسلیحاتی ،فضایی و باور بکنید یا نه ماورائی کشانده بود.
آژانس پژوهشهای پیشرفته ارتش ایالات متحده (DARPA) در دهه 70 میلادی میلیونها دلار پول صرف برنامههای جاسوسی روانی و ماورائی کرد،همه این بودجههای عظیم فدرال تنها به دلیل عقب نماندن از روسها صرف میشد که از سال 1920 در حال پژوهش روی تله پاتی یا دور آگاهی (Telepathy) بودند.
میتوانید جهانی را تصور کنید که سربازهای زیر دریاییها با تله پاتی با سربازهای روی دریا حرف میزنند؟ خوب دانشمندان شوروی نه تنها به این چیزها فکر میکردند بلکه برخی پژوهشها را برای عملی کردنشان به راه انداخته بودند.
تقریبا غیرممکن است که بفهمیم چه کسی این مسابقه را برد،براساس گزارش سال 1973 کمپانی RAND به دارپا،روسها و رقیبان امریکایی آنها تقریبا به یک اندازه برای انجام برنامههای ماورایی تلاش کرده بودند.
البته فرق بزرگ بین این دو تلاس ،طبق گزارش ،این بوده است که امریکاییها بیشتر روی روانشناسی و روسها روی زیست شناسی و تئوریهای فیزیک تاکید داشته اند. در نتیجه گیری این گزارش،RAND برنامه امریکایی را یک شکست ارزیابی کرد. در حالی که روسها اغلب از این تحقیقات به عنوان یک دست آورد یاد کردند.